یسنایسنا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
عشق مامانی وباباییعشق مامانی وبابایی، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

یسنا دختر ناز مامان

سلام

پوره سیب اولین غذای یسنا

  دختر نازم این اولین غذای جامدی بود که خوردی البته کلش رو بهت ندادم فقط چند قاشق کوچیک تا با مزه اون اشنا بشی هنوز برات ظرف غذا نخریدم اگه خدا بخواد تو چند روز اینده میرم برات میخرم این غذا تشکیل شده از 1برش سیب پخته به همراه 1تکه نبات در آبی که میخواستم بپزم و کمی دارچین   ...
15 دی 1392

گوشواره قشنگ مامان

دخترم دقیقا فردای شب چله 1392 مامان بردمت دکتر فرهد و اونجا دادم گوشهاتو سوراخ کردن تا گوشواره قشنگی که برات خریدم رو بندازم گوشت   چهار روز باید اون گوشواره اول که دکتر میده توی گوشت میموندبعد گوشواره رو   برات مینداختم هر وقت یاد اون لحظه که گوشاتو سوراخ کردن میفتم خیلی   ناراحت میشم اخه کلی جیغ زدی و گریه کردی.           ...
14 دی 1392

اولین شب چله

    دختر نازم قسمت بود تا اولین شب چله زندگیتو خونه عمو بهروز و زن عمو مهناز باشیم اخه عزیز جون کلیه هاشو عمل کرده بود چند هفته ای میشد که خونه عمو بهروز مونده بود ما هم که رفتیم دنبالش تا بیاریمش خونه دیگه اون شب شب چله بود و اونجا موندیم اولین سفره شب چله زندگیت پر برکت و خیلی خوشگل شده بود که با سلیقه مامان و عمو بهروز چیده شد البته زن عمو هم نظر داد نا گفته نماند تا بعدا گلگی پیش نیاد اون شب لباس هندوانه ای تنت کردم تا جزئی از سفره بشی خیلی دوستت دارم دخترم برات تو ارزوی بهترین روزها و سالها رو کردم واسه خودم ارزوی اینکه سال دیگه شب چل...
11 دی 1392
1